خیلی وقته مردم!!
تظـاهـر بـہ شـادﮮ مـﮯ ڪنمـ
!حرفــ مـﮯ زنمـ مثـل همـہ امـا ؛
خيلـﮯ وقتــ استــ مـُرده امـ...!
دلمـ مـﮯ خـواهـد ببـارمـ و ڪسـﮯ نپـرسـد چـرا ؟!
تـو چـہ مـﮯ فهمـﮯ ؟!
ايـטּ روزهـا اداﮮ زنـده هـا را در مـﮯ آورمـ...!
تظـاهـر بـہ شـادﮮ مـﮯ ڪنمـ
!مدتهاست نه به آمدن کسی دلخوشم
”
خداحافظی ات ” عجب خرابه ای به بار آورده!التماس من برای جلوگیری از خدافظیت
زمانی بود که خیلی "ساده "بودم
!!الان اگه میخوای خدافظی کنی باشه
خدافظ
...فقط هیسسسسسسسسس
....بیشتر ازین نگو
!هرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررری
....اسمش پریا هست و یه سالشه، دو ماهه بخاطر عفونتِ شدید بستریه
دکترا ازش قطعِ امید کردن، شما رو به عزیزتون قسم، براش دعا کنین
از طرف : Ali Rasouli پدرِ این کوچولو
لطفاً به اشتراك بزارین تا همه واسش دعا كنن، شاید دعایِ یه دلشکسته بتونه معجزه کنه.
برای همه مریض ها دعا میکنیم تا لباس عافیت بپوشن..برای منم دعا کنید
خـدايـــــا، التمــاسـت مــــى كــنــــم
!چه خوش خیالند می گویند ترکش کن
وقتی تو دلمُ شکــــــستی
قـــــرار نیس منم دلِ یکی دیــــــگرو بسوزونم !!!"
برعکس " اونُ اونــــــــــــــــقد خوشبخت میکنمکـه به هر روزی که جای اون نیستی لعـنت بفرستی عزیزم
تمام زندگيم را دلتنگي پر کرده است...
چِـرآ هـَـــــمه میــــــ گُــویَنــــد
:و رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم تا بیاید و پاسخ دهد چرا ؟
هی غریبه
چقدر سخته دوست داشتن کسی که
مرد که "تو" باشی، زن بودن عالی است
. . .درد دارد
!همه میتونن اسمت رو صدا کنن اما....
کم هستن کسایی که وقتی اسمت رو صدا میزنن لذت میبری
و با تمام وجود دوس داری در جوابشون بگی
:جااانم
فـــرامــوش کــردنـت
کار ســـخـتـی نــیـســت !
کافـــیـسـت دراز بـکـشـم
چـشـــم هـایـم را بـبـنــدم
و بـــرای همیــــــشه
...
.
بــمـیـــــــــــرم ...
کاش لیاقت اشکامو داشتی
اون موقع دلم کم تر می سوخت
...لمس کن کلماتی را که برایت مینویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست تا بدانی نبودنت آزارم میدهد.لمس کن نوشته هایی را که لمس نا شدنی است و عریان از قلبم برقلم وکاغذ میچکد.لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پر شیار،لمس کن لحظه هایم را تویی که میدانی من چگونه عاشقت هستم،لمس کن این با تو بودن هارا لمس کن
در هر ورق زمان نوشته ام:به یادت میمانم حتی اگر هزار صفحه از تو دور باشم
نه تو رفتی نه من
آنگاه که در می یابی
چشمانی که در حال عبور است
پاره ای از وجود تورا نیز
با خود خواهد برد
ولی خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من
احساسم است!
تا همین امروز زنده بود...خودم دیدم،کسی لهش کرد ورفت.
روزی سری درمیان ابرها داشتم...
به جای سیله اشکی که فردا بر مزارم میریزی،امروز با تبسمی شادم کن.
به جای آن متن های تسلیت که فردا برایم مینویسی امروز با یک یغام کوچک خوشحالم کن.
من امروز به تو نیاز دارم نه فردا...
کاش همه انسان ها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول روی اصلیشون رو نشون بدن....
نگاه کن آخر راهم،نگاه کن آخرجادست/نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست
منو تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند/که باید بی تو پرپر شه که باید از نگات دل کند
حلالم کن اگه میری اگه دوری اکه دورم/اگه با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم
نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمیتونم/که میدونی نفس هامو به دیدار تو مدیونم
فدای عطر آغوشت برو که وقت پروازه/برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه
شـبــهـــا زیــــر دوش آب ســــــــرد
رهــــا میکـــنـم بـغـــــض زخـــمـهــایــم را
در حالی که هــــمــــه میگویند
:
خــوش به حـــالــَــش
…
چه زود فــــــرامــــــوش کـــرد
.هـــَــر شـــَـب ڪاسِـہ ے چـــِــشمــانـــَـم را اَز اَشڪ خالے مے ڪـــُــنـــَــم
وَ باز هــَــر روز صـــُــبح لـــَـبریز اَز اَشڪ و بــُــغض مے شـــَــوَم
گـــُــفتِـہ بــودَم جـــُـز تـــو با ڪـــَــسے ما نــِــمے شـــَــوم، یادَت رَفت ؟
خــُــودَم ڪـہ ســـِــفید بــَخت نمے شَوَم اَما سِفیدےِ موهایــَـم هَر روز بیشتــَـر مے شَوَند
خــُــدآےِ مـטּ ! اِجازه نــَـده خاطِرِهایــَـم بے پــِـدر شَوَند ...
لعنتی ها یادشان رفته،خواب آورند... نه یادآور....